روانه
روانه ،روا، روانبایگانیِ زبان شناخت
در تاریخ آمده است که پیامبر در بهار متولد شده، یافته اند 5 اردیبهشت را
دلم برای محمد امین تنگ شده است
دلم درود می خواهد
درود
بر او و بر دوست داران و پیروان و نزدیکان و خویشان او
در ذهنم فضای پایین شهر مکه را تصویر می کنم
آنجا که مانند بالای شهر
عیش و نوش و غوغا و غریو نیست
سکوت جان فزای ساده محمدآشناست
دلتنگی برای او بیماری روانی من است
بیش از دارو
پزشک درمان من است
روز قندی بود
انگار فکرها هم لهجه دارند
یکی می خواهد بگوید که «روز قندی بود»
می گوید «روز گندی بود»
و برعکس
همت
جای جلسات علمی
که ایرانیان
خودشان
به زبان انگلیسی برگزار کنند
به خصوص در روانشناسی
و به اخص در روانشناسی و دین
در بین ایرانیان خالی است
{؟}
ایرانی ها که محل رفت و آمد هواپیماها «فرودگاه» می گویند
یعنی «فرود» را لحاظ می کنند
عرب ها «المطار» می گویند یعنی «پروازگاه»
و «پرواز» را لحاظ می کنند
انگلیسی زبان ها airport می گویند و فرانسوی ها «aéroport» یعنی «بندر هوا»
تفاوت دیدگاه ها را می بینید؟
کدام را می پسندید؟
پاسداری شده: دل انگیز به عنوان صفت فاعلی مرکب مرخم
برای نمایش دیدگاهها گذرواژه را وارد کنید.
پاسداری شده: زبان
برای نمایش دیدگاهها گذرواژه را وارد کنید.
پاسداری شده: شاکله و آرکه تایپ / صورت درونی و سرنمون
برای نمایش دیدگاهها گذرواژه را وارد کنید.
پاسداری شده: رضوان
برای نمایش دیدگاهها گذرواژه را وارد کنید.
پاسداری شده: ترجمه
برای نمایش دیدگاهها گذرواژه را وارد کنید.
امر خدا
امر خدا تنها دستور خدا نیست
امر خدا هویت باطنی متصل به خداست
اجرای امر خدا
یعنی همکاری با نظام هستی
کیست که باور کند؟
پاسداری شده: مردان و زنان
برای نمایش دیدگاهها گذرواژه را وارد کنید.
پاسداری شده: واژه، خودش فارسی است و برای «معنا» معادل فارسی نمی شناسم
برای نمایش دیدگاهها گذرواژه را وارد کنید.
پاسداری شده: دوش تنها یک واژه فرانسوی نیست
برای نمایش دیدگاهها گذرواژه را وارد کنید.
پاسداری شده: واژگونگی واژه محصول نسیان انسان
برای نمایش دیدگاهها گذرواژه را وارد کنید.
قافله، غافله
نمی دانم که اصراری است که حتا برخی فرهیختگان
قافله را غافله می نویسند
در روان ایرانیان چه عشقی هست که کاروان ها غافل باشند!
اسلوب سببی و اسلوب طلبی
در زبان عربی ، یک اسلوب سببی داریم و یک اسلوب طلبی
در اسلوب سببی دو جمله داریم و بینشان «ف» می آید که به آن فاء سببی می گویند ؛ جمله دوم مضارع است و منصوب مثل : » و لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لا تبسطها کل البسط فتقعدَ ملوما محسورا» که آیه ۲۹ سوره اسراء است.
تفاوتش با اسلوب طلبی این است که در اسلوب طلبی فعل مضارع مجزوم می شود و بین دو جمله هم » ف » نیست؛ مثل : » ادعونی استجب لکم» که در ایه ۶۰ سوره غافر است.